اعراب و از بین رفتن اوستا
می گویند اعراب در حمله به ایران کتابخانهها را به آتش کشیدند! در پاسخ میگوییم در حمله اعراب به ایران اتفاقات ناگواری در برخی مناطق رخ داد. اما برخی با بزرگنمایی این اتفاقات و افزودن دروغ به این حوادث، به راستی سعی در مظلوم نمایی دارند تا خیانت خود را کمرنگ بلکه بیرنگ نشان دهند. با مراجعه به متون های معتبر تاریخی چنین درمییابیم که هیچ سند معتبر و روشنی وجود ندارد که نشان دهد در زمان فتح ایران به دست عرب، کتابخانهای به آتش کشیده شده باشد. فقط چند مورد جزئی و آن هم به صورت محدود (از جمله کتابخانه خوارزم که آن هم ربطی به اوستا نداشت). گذشته از اینکه ایران در آن عصر نیز میلیونها کلیومتر مربع مساحت داشت. و هزاران هزاران آتشکده و مرکز دینی زرتشتی در ایران وجود داشت. اعراب مگر میتوانستند تا چه مقدار کتابخانه و کتاب آتش بزنند؟
علاوه بر این، اوستا همچنان به صورت شفاهی (و سینه به سینه) در میان موبدان و مردم عادی وجود داشت. که عملاً حذف این آموزهها به وسیله آتش سوزی ممکن نبود. گذشته از این ما اسنادی تاریخی در اختیار داریم که نشان میدهد اعراب نه تنها کتابخانهها و کتابها را به آتش نمیکشیدند بلکه برخی از موبدان و رهبران دینی زرتشتی در سدههای نخستین اسلامی، حاکم و «والی» مناطق مختلف ایران بودند. برای مثال برتولد اشپولر در کتاب «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى» مینویسد: «اینطور به نظر مىرسد که تازه پس از تسلّط عربها، اوستا در دسترس عموم قرار گرفته و به نام کتاب مقدّسى آسمانى به مسلمانان ارائه گشته است. مسلمانان نیز این ادّعا را پذیرفتند و نوشته هاى مجوسان بدین عنوان مورد احترام واقع گشت. از ویرانى آتشکدهها به فرمان دولت و یا اقدامات دیگرى بر ضدّ مقدّسات زردشتى و یا کتب دینى آنان خیلى به ندرت شنیده مىشود، بلکه به عکس اوستا را از کتب مسلّم زردشتیان به حساب آوردند و موجود بودن آن را دلیل بر عقاید زردشتى گرفتند. با این وضع عقاید زردشت نیز جزء ادیانى درآمد که با آنها مىبایستى مدارا شود، و بدین ترتیب وظیفه سرکوبى آنان دیگر موردى نیافت، و حتى در سال ۸۴۰ میلادى (برابر با ۲۲۵ هجرى) اعضاى دون پایه حکومت که در سرزمین سغد، به زردشتیان تجاوز کرده بودند، از طرف دولت مورد بازخواست و مجازات واقع شدند.»[۱]
گواهی دیگر پژوهشگران ( مخصوصاً تاریخ نگاران مسلمان ) مبنی بر اینکه زرتشتیان به عنوان «پیروان یک آیین ملحق به اهل کتاب» همواره دارای حقوق محفوظ بودند (به شرط دادن جزیه به حکومت). همه این گفتارها نشان میدهد که آتش زدن کتابها و کتابخانهها در درجۀ اول (تا حد زیادی) دروغ است. و اگر هم درست باشد درحد بسیار جزئی و محدود بوده و تأثیر چندانی در متن اوستای مکتوب (و نوشتههای دینی زرتشتی مخصوصاً اوستا) نداشته است. از طرفی اوستای ساسانی تا قرن ۳-۴ هجری همچنان باقی بود! آنچنانکه بسیاری از متون پهلوی هچون دینکرت و … بر اساس نسخههای کامل اوستای ساسانی در قرون اولیه اسلامی نوشته شدند، یعنی پس از ورود اسلام به ایران، همچنان اوستای ساسانی در میان زرتشتیان برقرار بود. پس از آن بود که ناگهان اوستا … !
پی نوشت:
۱-برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج ۱ ص ۳۳۸