کورش هخامنشی در دو راهی
مطالعه صحیح تاریخ، و عبرت آموزی از آن همواره راهگشا و نزد خردمندان، چراغ راه آینده شمرده میشود. بدترین نوع خیانت به تاریخ، دلبخواهسازی آن است. حذف نقاط تاریک و بزرگنمایی در نقاط روشن و دروغ گفتن و دروغ نوشتن، روشهای خیانت به تاریخ است. در این باره باید توجه داشت عدهای بدون توجه به هویت راستین ایرانیان، تلاش میکنند هویتی جدید (و ناشی از بافتههای استعمارگران) را به ملت تحمیل کنند. برای نمونه، کسانی را که هیچ جایگاهی در تاریخ مکتوب و شفاهی ایرانیان نداشته را به عنوان نماد مطلق هویت ایرانی معرفی کنند.
حقیقت این است که از جمله این افراد، کورش هخامنشی است که هیچ جایگاهی در تاریخ نداشته و هیچگاه به عنوان الگو برای ایرانیان مطرح نبود. نه در اوستا و نه در خداینامهها و نه در شاهنامه (که زندگی شاهان ایران باستان است) نام و یادی از کورش نیست. و از سویی ابوریحان بیرونی به صراحت به علت این امر اشاره کرده است، که چرا یهودیان و یونانیان از کورش نام آورده اند، ولی در منابع ایرانی یادی از کورش نمیشود، و در ادامه پاسخ میدهد که کورش تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دست نشانده بود، که از سوی بهمن اردشیر بر فارس و بابل حکومت میکرد. و هیچ شخصیت و جایگاهی بالاتر از این نداشت، ولیکن یهودیان و یونانیان -به تبعیت از افسانهها و تاریخسازیها- درباره کورش به غلط بزرگنمایی کرده و به خطا رفته اند.
از دیگر سوی، هم منشور کورش و هم نمادهای موجود در کاخ سلطنتی کورش (!) نشانگر این است که وی بتهای شیطانی بعل و مردوک را پرستش میکرد. لیکن برخی این مسئله را چنین توجیه میکنند که کورش واقعاً بت پرست نبود! بلکه برای همراهی و همزبانی با مردم به خدایان و بتها احترام میگذاشت! و دین خود را به دیگران تحمیل نمیکرد!
در پاسخ باید بگوییم:
– احترام به بتهای شیطانی که در معابد آنها هر نوع فساد و پلیدی و درندگی رخ میدهد، در حقیقت بیاحترامی به یکتاپرستی است. یکتاپرستی یعنی پرستش و بندگی به درگاه خدای یگانه و به رسمیت نشناختن خدایان دروغین و بتها. حال چگونه ممکن است کسی یکتاپرست باشد و در عین حال به خدایان دروغین و بتها احترام بگذارد؟! مخصوصاً اینکه کورش به ادعای باستانگرایان قدرتِ مطلق امپراتوری هخامنشیان بود! و در موضع ضعف قرار نداشت.
– کورش دین خود را به دیگران تحمیل نمیکرد (؟!)، پس چرا حاکمیت خود را به دیگران تحمیل میکرد؟! بشکرکشیهای متعدد و وقوع جنگهای فراوان حاکی از این امر است.
– کورش در پی حکومت کردن بود و برای او فرقی نداشت که مردم در جهل و بتپرستی و شیطانپرستی غوطه ور باشند. لذا نه تنها به مردم اجاره شیطانپرستی میداد، بلکه معبد اسانگیلا و … را نیز تعمیر و تزیین میکرد.
– وجود نماد بت بعل در کاخ سلطنتی کورش، چه ارتباطی با احترام به مردم سرزمینهای دیگر دارد؟! (در بحث بعل و هخامنشیان توضیح مستند و مستدل ارائه شد).
– اگر بپذیریم که کورش، برای بتهای شیطانی بعل و مردوک و… مقام خدایی قائل بود و خود را بنده آنان میدانست (همانطور که در منشور آمده است)، دیگر حرفی نمیماند، اما اگر برای راضی نگه داشتن مردم، جلب توجه و تحکیم قدرت خود آن بتها را محترم میشمرد، و قلباً اعتقادی به آن بتها نداشت، پس رفتارش مصداق دروغگویی و ریاکاری بوده است. و همه اینها وقتی غیرقابل توجیه میشود که وی در موضع قدرت بود، لیکن هیچ تلاشی برای برقراری حق نکرد.