[adyanuniv]

27. آیا حضرت مسیح(ع) بعد از ظهور امام زمان(عج) پشت سر امام نماز مى‏خواند؟

آیااکنون مسیح (ع) در زمین حاضر مى شود و پیروان خود را مستقیما یارى مى دهد؟

روایات زیادى از اهل بیت (ع) دلالت بر این دارند که حضرت عیسى نمرده است بلکه به آسمان (آسمان معنوى) عروج کرده است. آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره نساء نیز بر این مطلب تصریح دارند، اما کیفیت عروج او چندان معلوم نیست. هم چنین آیه یا روایتى نیافتیم که بر حضور آن حضرت در زمین دلالت داشته باشد، لکن بازگشت آن حضرت به زمین در زمان ظهور امام زمان (ع) از مسلمات مذهب شیعه است و بسیارى از اهل سنت نیز به آن قائلند.

بنابراین به طور حتم نمى توان گفت که حضرت عیسى در زمین حاضر مى شود یا نه، هم چنین نمى توان گفت که آن حضرت به اهل دنیا توجه دارند یا نه. ولى از آن جهت که حضرت عیسى داراى سعه ى وجودى بسیار عظیمى است این امکان وجود دارد که آن حضرت بر اهل دنیا نیز نظر داشته باشند و آنها را در امورى یارى دهند همانطور که ما در

مورد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) به چنین شأنى قائلیم.

ولى اگر چنین فرضى هم درست باشد باز معلوم نیست که آن حضرت به مسیحیان فعلى کمک کنند چرا که مسیحیان فعلى از دین حضرت عیسى (ع) برگشته و به شرک گرویده اند. البته بعید نیست که آن حضرت به برخى از مسیحیان که دنبال هدایتند کمک معنوى برسانند تا به دین حق رهنمون شوند. اما اینکه در فیلمها مى بینید که به مسیحیان کمک معنوى مى شود یا در عالم واقع نیز بین آنها امور عجبى مثل شفا وامثال آن رخ مى دهد یا برخى در تجربه هاى مرگ گونه یا در تجربه هاى عارفانه آن حضرت را ملاقات مى کنند هیچکدام دلیل بر کمک حضرت عیسى (ع) نیست. چون اولا بسیارى از این ادعاها کذب و شیّادى است کما اینکه در کشور خود ما هم از این شیادیها کم نیست. ثانیا ازاین امور عجیب در میان‏تمام ملل وحتى در ملل بت پرست نظیر هندوها دیده مى شود وربطى حضرت عیسى ندارد ثالثا تجربه هاى مرگ گونه و عارفانه وامثال آن امورى شخصى بوده وغیر قابل اثبات براى دیگران هستند ورابعا این گونه مشاهدات به شدّت تحت تأثیر عقائد و پیش فرضهاى اشخاص هستند لذا وقتى یک مسیحى در چنین تجربه اى، انسانى نورانى را مشاهده مى کند

مى گوید مسیح بود و وقتى همان را یک هندو مى بیند مى گوید او برهما بود واگر یک شیعه در جمکران دیده باشد مى گوید امام زمان بود. البته توجه داشته با شید که حساب عرفانِ درست از این امور جداست چرا که عرفان اسلامى به شکل علمى آن ضوابط و معیار هاى سنجش دارد

 

 

[نویسنده]

نوشته ها