مقالات

بهائیت و روس‌ تزاری

 

‌اولین‌ دولت‌ فزونخواه‌ و استعمارگر، که‌ سران‌ بابیت‌ و بهائیت‌ با آن‌ در پیوند بوده‌اند، امپراتوری‌ روس‌ تزاری‌ است؛ امپراتوری‌ متجاوز و درازدستی‌ که‌ در نیمه‌ اول‌ قرن‌ نوزدهم، با زور و نیرنگ‌ ۱۷ شهر از آبادترین‌ شهرهای‌ کشورمان‌ را اشغال‌ و از پیکر آن‌ جدا کرد و پس‌ از آن‌ نیز تا زمان‌ فروپاشی‌ (۱۹۱۷م) همواره‌ سد‌ راه‌ آزادی‌ و پیشرفت‌ ایران‌ اسلامی‌ بود…

 

‌علاوه‌ بر منابع‌ غیربهائی، در آثار خود بابیان‌ و بهائیان‌ نیز شواهد و دلایل‌ تاریخی‌ زیادی‌ وجود دارد که‌ حاکی‌ از پیوند سران‌ این‌ دو فرقه‌ ــ خصوصاً‌ بهائیان‌ و بالاخص‌ شخص‌ حسینعلی‌ بها ــ با امپریالیسم‌ تزاری‌ است.

 

‌شواهد تاریخی‌ زیر، نشان‌ از «توجه‌ خاص» روسیه‌ تزاری‌ به‌ موضوع‌ باب‌ و حرکت‌ او و وجود پیوند میان‌ بابیان‌ و بهائیان‌ با روسها دارد:

 

‌۱٫ زمانی‌ که‌ علی‌ محمد باب‌ (همراه‌ دستیارش محمد علی‌ زنوزی): در تبریز اعدام‌ و جسدش‌ در خندق‌ افکنده‌ شد، صبح‌ روز بعد، کنسول‌ روس‌ در تبریز به‌ کنار خندق‌ آمد و توسط‌ نقاش‌ کنسولخانه، به‌ تصویربرداری‌ از جسد باب‌ و یار مقتولش‌ پرداخت.۱

 

‌عبدالحمید اشراق‌ خاوری، نویسنده‌ و مبلغ‌ مشهور بهائی، در تلخیص تاریخ نبیل، ضمن‌ اشاره‌ به‌ مطلب‌ فوق، سخنی‌ دارد که‌ حاکی‌ از ارتباط‌ و دوستی‌ اعضای‌ کنسولخانه‌ روسیه‌ در تبریز با برخی‌ از بابیان‌ است: «صبح‌ روز بعد از شهادت، قونسول‌ روس‌ در تبریز با نقاشی‌ ماهر به‌ کنار خندق‌ رفته‌ و نقشه‌ آن‌ دو جسد مطهر را که‌ در کنار خندق‌ افتاده‌ بود برداشت. حاجی‌ علی‌ عسگر برای‌ من‌ حکایت‌ کرد و گفت‌ که‌ یکی‌ از اعضای‌ قونسولخانه‌ روس‌ که‌ با من‌ رابطه‌ و نسبت‌ داشت‌ آن‌ نقشه‌ را در همان‌ روزی‌ که‌ کشیده‌ شده‌ بود به‌ من‌ نشان‌ داد. آن‌ نقشه‌ با نهایت‌ مهارت‌ کشیده‌ شده‌ بود…» .۲

 

‌محمد علی‌ فیضی،‌ دیگر مورخ‌ مشهور بهائی، نیز در تاریخ خود به نقل از حاج علی عسگر، به نکته فوق تصریح دارد.۳ به‌ تصویربرداری‌ کنسولگری‌ روسیه‌ از جسد باب، حتی‌ در نوشته‌ رهبران‌ بهائیت‌ نظیر عباس‌ افندی‌ و شوقی‌ نیز تصریح‌ شده‌ است.۴

 

‌۲٫ ملا محمد علی‌ زنجانی‌ (رئیس‌ بابیان‌ زنجان) که‌ در آن‌ شهر مدتها با قشون‌ اعزامی‌ از سوی‌ امیرکبیر جنگید، در خلال‌ جنگ‌ به‌ یارانش‌ اطمینان‌ داده‌ بود که‌ «دولت‌ روس‌ به‌ یاری‌ آنان‌ خواهد آمد» .۵ فریدون‌ آدمیت، پس‌ از نقل‌ این‌ مطلب‌ از زبان‌ «ابوت» ، مأمور انگلیسی‌ که‌ از آن‌ شهر می‌گذشته، سخن‌ جالبی‌ دارد: «ملا محمد علی‌ زنجانی‌ یعنی‌ جناب‌ «حجت» که‌ دعوی‌ فتح‌ کره‌ زمین‌ را داشت، و معتقد بود که‌ تاجداران‌ جهان‌ باید فرمان‌ وی‌ را به‌ گردن‌ نهند، و حتی‌ حکومت‌ مصر را به‌ دست‌ یکی‌ از اولیای‌ مقدس‌ سپرده‌ بود، چطور شد که‌ به‌ اصحابش‌ وعده‌ داد که‌ امپراتور روس‌ که‌ در زمره‌ همان‌ شاهان‌ کافر بود، به‌ یاری‌ آنان‌ خواهد آمد؟! آن‌ بیچارگان‌ ابله‌ هم‌ باور فرموده‌ بودند» .۶ همچنین، منابع‌ بابی‌ تصریح‌ دارند که‌ در جـریـان‌ درگـیـری‌ فـوق، سفیر روسیه‌ (پرنس‌ دالگوروکی) به‌ امیرکبیر به‌ علت‌ سرکوب‌ و قلع‌ و قمع‌ بابیان‌ شورشگر در آن‌ شهر اعتراض‌ کرد.۷

 

‌۳٫ ماجرای‌ تجمع‌ بابیان‌ (تحت‌ رهبری‌ قدوس، قره‌العین‌ و حسینعلی‌ بها) در ۱۲۶۴ق‌ در بَدَشت‌ (واقع‌ در حوالی‌ شاهرود) در تاریخ‌ مشهور است. در آنجا تصمیم‌ گرفته‌ شد که‌ بابیان‌ در ماکو (بازداشتگاه‌ علی‌ محمد باب) گردآیند و برای‌ رهایی‌ وی، به‌ مقرش‌ حمله‌ برند و در برابر دولت‌ وقت‌ ایران‌ (محمد شاه‌ و حاجی‌ میرزا آقاسی) «ایستادگی» ورزند و چنانچه‌ شکست‌ خوردند «به‌ خاک‌ روسیه» پناهنده‌ شوند.۸

 

‌۴٫ اعضای‌ خاندان‌ افنان‌ (خویشاوندان‌ باب‌ و نمایندگان‌ عباس‌ افندی‌ در ایران) با سفارت‌ روسیه‌ پیوند نزدیک‌ داشتند و حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ افنان‌ وکیل‌ الدوله‌ [پسر دایی‌ باب] و برادران‌ و پسرانش‌ به‌ عنوان‌ نمایندگان‌ تجاری‌ روسیه‌ در بمبئی‌ و یزد فعالیت‌ می‌کردند و آقا علی‌ حیدر شیروانی‌ (بهائی‌ و از شرکای‌ تجاری‌ خاندان‌ افنان) از اعضای‌ متنفذ سفارت‌ روس‌ در تهران‌ بود و با حمایت‌ او بود که‌ حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ افنان‌ وکیل‌ التجاره‌ دولت‌ روسیه‌ در بمبئی‌ شد.۹ محمد طاهر مالمیری، از عیون‌ بهائیان، ضمن‌ شرحی‌ پر آب‌ و تاب‌ در تعریف‌ از خویشاوندان‌ مادری‌ باب‌ چنین‌ می‌گوید: «…حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ وکیل‌ الدوله، نماینده‌ رسمی‌ دولت‌ روس، با نشان‌ مخصوص‌ و بیرق‌ بالای‌ سر درب‌ خانه‌ شریفشان‌ ممتاز از دیگران‌ بودند… روزی‌ که‌ نشان‌ طلای‌ بزرگ‌ از طرف‌ دولت‌ روس‌ برای‌ ایشان‌ رسیده‌ بود چند نفر از تجار را در بیت‌ شریفشان‌ دعوت‌ فرمودند و دو ساعت‌ این‌ نشان‌ را زدند…» .۱۰ آواره‌ نیز از «علاقه‌جات» وکیل‌ الدوله‌ «در روسیه» یاد می‌کند.۱۱

 

وکیل‌الدوله‌ از سوی‌ عباس‌ افندی‌ دستور یافت‌ که‌ اولین‌ معبد و مرکز تبلیغی‌ بهائیان‌ در جهان‌ (مشرق‌ الاذکار) را در عشق‌ آباد روسیه‌ بنانهد و این‌ مأموریت‌ را نیز (با پشتیبانی‌ روسهای‌ تزاری) پیش‌ برد و نهایتاً‌ در حیفا (محل‌ سکونت‌ عباس‌ افندی) درگذشت. در هـمـیـن‌ زمـیـنـه‌ بـایـد بـه‌ پـیـونـد برادران‌ باقراوف‌ (سرمایه‌داران‌ بهائی) با روسیه‌ اشاره‌ کرد که‌ شرح‌ «روس‌ فیلی» و روابط‌ آنها با عوامل‌ روسیه‌ در تاریخ‌ آمده‌ است.۱۲

 

‌۵٫ اقدام‌ کاپیتان‌ تومانسکی، صاحب‌ منصب‌ روسی، به‌ ترجمه‌ و ترویج‌ آثار بهائیان، مورد دیگری‌ است‌ که‌ برخی‌ از مطلعان، آن‌ را شاهدی‌ بر پیوند روسیه‌ و بهائیت‌ گرفته‌اند. والنتین‌ چیرول، مخبر مشهور روزنامه‌ تایمز، از کسانی‌ است‌ که‌ وزارت‌ خارجه‌ بریتانیا در مورد قرارداد ۱۹۰۷ (تجزیه‌ ایران‌ به‌ مناطق‌ نفوذ روس‌ و انگلیس) با وی‌ رایزنی‌ کرد. چیرول‌ در کتاب‌ معتبرش: «مساله شرق‌ وسطی» یا «چند مساله سیاسی‌ راجع‌ به‌ دفاع‌ هندوستان» ، بهائیان‌ را جـاسـوس‌ روسـهـا مـعرفی‌ می‌کند. وی‌ «کاپیتان‌ تومانسکی» را از مبارزترین‌ مأموران‌ و عاملان‌ آن‌ دولت‌ شمرده‌ و حتی‌ اشاعه‌ بابیگری‌ را نتیجه‌ علاقه‌ روسها و اقدام‌ در انتشار آثار آنان‌ می‌داند. به‌ باور او: تومانسکی‌ در این‌ راه‌ به‌ دولت‌ متبوع‌ خود خدمت‌ کرد.۱۳ گفتنی‌ است‌ که‌ میرزا ابوالفضل‌ گلپایگانی‌ (مبلغ‌ مشهور بهائیان) زمان‌ اقامتش‌ در سمرقند (۱۳۱۰ق) «رساله‌ اسکندریه» را به‌ نام‌ همین‌ مسیو الکساندر تومانسکی، صاحب‌ منصب‌ توپخانه‌ روس‌ در عشق‌ آباد، تألیف‌ کرد و تومانسکی‌ نیز بخشی‌ از آن‌ رساله‌ را در جلد هشتم‌ از زپیسکی‌ (مجله‌ روسی‌ متعلق‌ به‌ شعبه‌ای‌ از انجمن‌ همایونی‌ روسی‌ آثار عتیقه) در سالهای‌ ۱۸۹۴ــ۱۸۹۳، به‌ چاپ‌ رساند.۱۴ تومانسکی، همچنین، «به‌ راهنمایی‌ و معاونت» میرزا ابوالفضل، کتاب‌ مقدس‌ بهائیان‌ (اقدس) را به‌ روسی‌ برگرداند.۱۵

 

‌۶ . تشکیل‌ اولین‌ مرکز تبلیغاتی‌ مهم‌ بهائیها در خاورمیانه‌ (با عنوان‌ مشرق‌ الاذکار) در عشق‌ آباد روسیه‌ و با حمایت‌ آشکار روسها، نشان‌ دیگری‌ از پیوند دولت‌ تزاری‌ و سران‌ این‌ فرقه‌ است.

 

‌۷٫ در همین‌ زمینه‌ باید به‌ حضور بهائیان‌ در تشکیلات‌ و مؤ‌سسات‌ مربوط‌ به‌ روس‌ تزاری‌ در ایران‌ (همچون‌ سفارتخانه‌ و بانک‌ استقراضی‌ روسیه) اشاره‌ کرد. (ایام: تفصیل‌ این‌ بحث‌ در مطلبی‌ جداگانه‌ آمده‌ است).

 

‌۸٫ وعده‌های‌ مکرر سران‌ بهائیت‌ (بها و عبدالبها) به‌ اتباع‌ خویش‌ مبنی‌ بر شکست‌ ناپذیری‌ امپراتوری‌ تزاری‌ و برخورداری‌ آن‌ از تأییدات‌ الهی!۱۶ گواه‌ دیگر این‌ پیوند است.

 

‌۹٫ رد‌ پای‌ ارتباط‌ بابیان‌ و بهائیان‌ با روسیه‌ تزاری‌ را، بیش‌ از هرچیز، بایستی‌ در پرونده‌ خود حسینعلی‌ بها (مؤ‌سس‌ مسلک‌ بهائیت) بازجست‌ که‌ پدرش‌ میرزا عباس‌ نوری، دستیار شاهزاده‌ «روس‌ فیل» قاجار (امام‌ وردی‌ میرزا) بود و سه‌ تن‌ از منسوبین‌ نزدیک‌ بها (برادر، شوهر خواهر و خواهرزاده‌ وی) در استخدام‌ سفارت‌ روسیه‌ بودند و خود بها نیز در جریان‌ ترور نافرجام‌ ناصرالدین‌ شاه‌ توسط‌ بابیان، با حمایت‌ جدی‌ و پیگیر سفیر روسیه‌ (دالگوروکی) از زندان‌ و اعدام‌ نجات‌ یافت‌ و تحت‌ الحفظ‌ سفارت‌ از ایران‌ خارج‌ شد و لوحی‌ در تقدیر از تزار و سفیرش‌ صادر کرد. (ایام: توضیح‌ مطلب‌ را در مقاله‌ «حسینعلی‌ بها؛ پیوند دیرپا با استعمار تزاری» مطالعه‌ کنید).

 

‌موارد ۹ گانه‌ فوق، به‌ روشنی‌ از پیوند بهائیت‌ با استعمار تزاری‌ پرده‌ برمی‌دارد.

 

مهرداد صفا

 

 

پانوشت‌ها:

 

  1. مطالع‌ الانوار (THE DAWN BREAKERS)تلخیص‌ تاریخ‌ نـبـیـل‌ زرنـدی، تـرجـمـه‌ و تـلـخـیـص‌ عبدالحمید اشراق‌ خاوری، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، ۱۳۴ بدیع، صص‌ ۵۰۴ – ۵۰۳ ؛ ظهور الحق، فاضل‌ مازندرانی، ۳/ ۲۵۷؛ حضرت‌ نقطه‌ اولی‌ ۱۲۶۶-۱۲۳۵ هجری‌ / ۱۸۵۰-۱۸۱۹ میلادی، محمد علی‌ فیضی، آذر ۱۳۵۲، مـؤ‌سـسـه‌ مـلی‌ مطبوعات‌ امری، ۱۳۶ بدیع، صص‌ ۳۴۷- ۳۴۸؛ مقاله‌ شخصی‌ سیاح…، [عباس‌ افندی]، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، سال‌ ۱۱۹ بدیع، ص‌ ۴۹؛ قرن‌ بدیع، شوقی‌ افندی، ترجمه‌ نصرالله‌ مودت، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، تهران، ۱/۲۵۸ – ۲۴۷؛ آهنگ‌ بدیع، سال‌ ۲۴ (۱۳۴۸)، ش‌ ۹ و ۱۰، ص‌ ۲۸۸٫

 

  1. مطالع‌ الانوار، صص‌ ۵۰۳ ۵۰۴ــ . نیز ر.ک، ظهور الحق، ۳/ ۲۵۷ به‌ نقل‌ از نبیل‌ زرندی.

 

  1. حضرت‌ نقطه‌ اولی… صص‌۳۴۸ -‌۳۴۷٫ ۴٫ ر.ک، مقاله‌ شخصی‌ سیاح…، عباس‌ افندی، ص‌ ۴۹؛ قرن‌ بـدیـع، شـوقـی، ۱/۲۴۷ بـه‌ بـعـد.

 

  1. امیرکبیر و ایران، فریدون‌ آدمیت، چاپ‌ ۵ : انتشارات‌ خوارزمی، تهران‌ ۱۳۵۵، ص‌ ۴۴۹٫

 

  1. همان: ص‌ ۴۵۰٫

 

  1. نقطه‌ الکاف، به‌ اهتمام‌ ادوارد براون، مطبعه‌ بریل‌ هلاند، ۱۳۲۸ق، صص‌ ۲۳۴-۲۳۳ و نیز ص‌ ۲۶۶٫

 

  1. فتنه‌ باب، اعتضاد السلطنه، توضیحات‌ عبدالحسین‌ نوایی، ص‌ ۱۷۹٫

 

  1. ظهورالحق، ج‌ ۸ ، قسمت‌ اول، ص‌ ۴۳۱؛ «جستارهایی‌ از تـاریـخ‌ بهائیگری‌ در ایران…» ، عبدالله‌ شهبازی، تاریخ‌ معاصر ایــران، س‌ ۷، ش‌ ۲۷، پــایـیــز ۱۳۸۲، ص‌ ۲۰٫

 

  1. خاطرات‌ مالمیری… حاج‌ محمد طاهر مالمیری، لجنه‌ ملی‌ نشر آثار امری‌ به‌ لسان‌ فارسی‌ و عربی، لانگنهاین‌ ــ آلمان، ۱۴۹ بدیع‌ / ۱۹۹۲م، صص‌ ۶۱ -‌۶۰٫

 

  1. الکواکب‌ الدریه، ۲/۹۶٫

 

  1. ر.ک، سفرنامه‌ ظـهـیـرالـدولـه‌ هـمراه‌ مظفرالدین‌ شاه‌ به‌ فرنگستان، به‌ کوشش‌ دکتر محمد اسماعیل‌ رضوانی، ص‌ ۵۱ و۶۹ – ۶۸ ؛ کشف‌ الحیل، آیتی، ج‌ ۲، چ‌ ۴، ص‌ ۳۹-۳۸ و ج‌ ۳، چ‌ ۴، صص‌۱۹۸ -۱۹۶و ج‌ ۱، چ‌ ۷، صـص‌ ۲۷-۲۶؛ ایـرانـی‌ کـه‌ مـن‌ شـنـاخته‌ام، ب. نیکیتین، تـرجـمـه‌ فره‌وشی‌ و مقدمه‌ ملک‌ الشعرای‌ بهار، کانون‌ معرفت، تهران‌ ۱۳۲۹، صص‌ ۱۶۷-۱۶۵٫

 

  1. امیرکبیر و ایران، آدمیت، با مقدمه‌ محمود محمود، چاپ‌ اول: انتشارات‌ بنگاه‌ آذر، تهران‌ ۱۳۲۳، قسمت‌ اول، ص‌ ۲۵۶٫

 

  1. بهائیان، محمد باقر نجفی، چــاپ‌ اول‌ صــص‌ ۳۶۳-۳۶۲٫

 

  1. آهنگ‌ بدیع، سال‌ ۱۹ (۱۳۴۳)، ش‌ ۱، مقاله‌ «کتاب‌ اقدس» ، تدوین‌ دکتر محمد افنان‌ و…، ص‌ ۱۳٫ بجا است‌ در مورد ماهیت‌ و مواضع‌ سیاسی‌ کسان‌ دیـگری‌ از روسیان‌ نیز (همچون‌ رزن، ژوکوسکی‌ و کاظم‌ بیک‌ الکساندر قاسمویچ) که‌ راجع‌ به‌ بابیه‌ و بهائیه‌ پژوهش‌ و تألیف‌ کرده‌اند، تحقیقی‌ صورت‌ گیرد. ۱۶٫ ر.ک، فلسفه‌ نیکو، حسن‌ نیکو، ۲/۱۶۵ -‌۱۶۳
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن