مقالچه

زمینه پیدایش فرقه بهائیه

زمینه پیدایش فرقه بهائیه

از آنجایی که تأسیس هر فرقه و مسلکی در بستر تاریخ تحت تأثیر عوامل بی شماری قرار داشته است پیدایش بهائیت نیز در قرن سیزدهم هجری (دوره قاجاریه) منبعث از شرایط زیادی بوده که مهمترین آنها عوامل اقتصادی، سیاسی، فکری و فرهنگی جامعه آن زمان ایران به شمار می‏آیند به همین لحاظ شایسته آن است که در اشاره‏ای به این شرایط نموده و سپس به روند پیدایش تاریخی فرقه مزبور پرداخته شود.

وضعیت اجتماعی و اقتصادی

کشاورزی و فلاحت ناسالم دوره قاجاریه مبتنی بر کشاورزی سنتی و رابطه ارباب رعیتی و نظام فئودالیزم قرون وسطایی بود و طبقه دهقان و زحمتکش نیروهای تولید کننده اقتصادی بودند که هیچ گونه تأمین اجتماعی و اقتصادی نداشتند.[فضائی،یوسف،شیخی گری،بابی گریِ،بهایی گری،ص۸۳-۸۴]  طبقه حاکم که همان فئودال و منتسبین به دولت و خاندان وسیع قاجار بودند جز حفظ منافع خود قصد دیگری نداشتند و نیروی نظامی دولت قاجار بلای جان مردم به ویژه طبقه زحکمتکش شده بود. [همان] .

وضع مملکت هم به علت نفوذ بیگانگان که ناشی از جنگ با روسیه بود بسیار خراب و زندگی بر مردم بسیار سخت بود و عموم مردم در انتظار روزی بودند که شاید مصلحی آنها را از مهلکه نجات دهد. [مرتضی،احمدآ،تاریخ ونقش رهبران بهایی،ص۱۰] .

وضعیت فرهنگی

در زمان قاجاریه بیش از نود درصد مردم ایران بی سواد بودند، یک سری از اعتقادات دیگر، معتقدات خرافی است یعنی اوهام و خرافاتی که رنگ و بوی مذهب به خود گرفته و در میان عام هم بشدت رسوخ کرده و هر کس با او از سر ناسازگاری در می‏آمد به شدت مورد لعن و تکفیر قرار می‏گرفت و دسته‏ای دیگر از معتقدات همان خرافات خاص جامعه‏های عقب افتاده بود.[علی اصغرشمیم،ایران دردوره سلطنت قاجار،ص۳۷۲-۳۷۳] .

وضعیت سیاسی

نفوذ بی چون و چرای بیگانگان در ایران فرمانبری محض قاجار در برابر سلطه انگلیس و روسیه و باز گذاشتن دست سیاست‏های بیگانه در امور داخلی ایران و قبول هر آنچه که آنها برای حکومتیان دیکته می‏کردند از جمله این عوامل بود که ضعف و زبونی را به همراه داشته و روحیه عمومی مردم ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده و نظر توده مردم را نسبت به سلطه قاجار به شدت بدبین و متزلزل ساخته بود.[همان]

مضافا اینکه در کنار آن چنین وانمود و القا می‏شد که این پیشامد باید اتفاق می‏افتاد و راهی جز تسلیم در برابر مقدرات نمی‏باشد و در نتیجه مردم را به بی تفاوتی گرایش دهند و در مقابل اتفاقات، عکس العملی از خود نشان ندهند. [همان]

استعمار هم در کشورهای اسلامی توانسته بود با تلاشهایی از جمله ایجاد فساد اخلاقی، ترویج فحشا و بی اعتقاد کردن آنها به سابقه فرهنگی و الگوهای جامعه خویش و ایجاد شیفتگی نسبت به دستاوردهای غربی موجب انحطاط جامعه، بی رنگ کردن اسلام، به فقر کشیدن مسلمانان و نهایتا دور شدن مردم از صحنه سیاسی گردد.[فشایی،محمدرضا،تحولات فکری واجتماعی درجامعه فئودالی ایران]

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن