مقالچه

احتجاج به آیه نگاری های باب و بهاء

مروری بر ادله اثبات بهائیت

مروری بر ادله اثبات بهائیت

بهائیان برای اثبات حقانیت «سید علی محمد باب» و «میرزا حسین علی بهاءالله» استدلالهایی آورده اند که برخی از آنها در ذیل مطرح می شود و مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.

احتجاج به آیه نگاری های باب و بهاء

می‌دانیم که مهم‌ترین راه شناخت انبیای الهی آیات و پیامهایی است که ایشان از سوی خدا می‌آورند. آیاتی نیز از قرآن کریم، شاهد بر این مدعاست که عبارت‌اند از:

یرید الله ان یحق الحق بکلماته ویقطع دابر الکافرین [۱]

و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسورۀ من مثله [۲]

باب و بهاء نیز به گونه‌ای شگفتی‌آفرین چندین برابر قرآن آیه نازل کرده‌اند که ارزش ادبی بسیاری دارد. عباس افندی می‌نویسد:

«فصاحت و بلاغت جمال مبارک در زبان عرب و الواح عربی العباره محیر العقول فصحا و بلغای عرب بود و کل، مقر و معترف‌اند که مثل و مانندی ندارد.» [۳]

نقد

برای پی بردن به ارزش ادبی نوشته‌های باب و بهاء و کذب گفتار عبدالبهاء شاید همین کافی باشد که اولاً: بهائیت نتوانسته است، حتی نام یک ادیب متشخص زبان عرب را در جامعه ایران یا عرب ذکر کند که در صورت ملاحظه آثار علی‌محمد شیرازی و حسین‌علی میرزا، زبان به تمسخر نگشوده باشد، و ثانیاً: بهائیت شهامت انتشار بسیاری از آثار باب و بهاء را ندارد.

در مطالبی نیز که آیات باب به دست می‌دهد چیزی که قابلیت طرح داشته باشد و نشانه‌ای از نوآوری در آن باشد به چشم نمی‌خورد.

می‌توان محتوای ابواب بیان را در چند بند خلاصه کرد:

الف. گزافه‌گوییهای بسیار درباره مقام و منزلت خویش؛

ب. صدور احکام ضد و نقیض و گاهی غیر قابل اجرا؛ مثل این حکم در بیان فارسی، ص ۱۹۸: «فی حُکم محو کلّ الکتب کلّها إلا ما أنشئت أو تنشئ فی ذلک الأمر؛ در حکم نابودساختن همه کتابها تماما – مگر آنچه درباره بابیت نوشته شده یا نگاشته خواهد شد».

ج. دادن وعده های نافرجام؛

د. بشارت به ظهور من یظهره الله؛

هـ. برخی جملات نامفهوم.

آورده‌های بها نیز به ۲ بخش تقسیم می‌شود:

۱٫ مطالبی که برگرفته از ادیان و اندیشه‌های معاصر وی بوده است که به گونه‌ای رندانه تلاش کرده است، آنها را به نام خویش مصادره کند؛

۲٫ مطالبی که از خودش بوده و سابقه‌ای در اندیشه‌ها وادیان قبل نداشته است و نه تنها مخل به آخرت انسانهاست که هیچ گرهی را نیز از زندگی بشری نمی‌گشاید.

در فصلهای ۵ و ۶ کتاب (تعالیم و احکام) به تفصیل در این باره توضیح داده شده است.

چند سؤال از بهائیان

۱٫ آیا حجت ادعای بهاءالله تنها آیات است؟

اگر دلیل، تنها آیات است؛ میرزا یحیی ازل هم آیه داشت. آیا اوهم پیامبر است؟ جمعی از بابیان به بهاءالله ایراد گرفتند: «اگر برای ادعای خود حجتی غیر از آیات دارید، بفرمایید؟»

میرزا حسین‌علی بهاء پاسخ داد: «این تصریحاً مخالف با آنچه نقطه بیان روح ماسواه فداه در کل بیان نازل فرموده: و من تکلم بهذه الکلمه او یتکلم لعن و یلعنه کل الذرات…، نقطه بیان در کل بیان تصریحا فرموده است که حجت ظهور بعد، غیر آیات نبوده و نخواهد بود….» [۴]

آنها گفتند: «اکنون که دلیل شما همین آیات است، میرزا یحیی صبح ازل، افزون بر نص صریح مقام جانشینی باب، آیات بیشتری در مجلدات کثیره دارد.»
بهاء پاسخ داد: «اگر نزد نفسی، یک قطعه از یاقوت باشد و نزد نفسی صد هزار خروار حصاه، کدامیک را غنی می‌دانی؟ والله الذی لا اله الا هو مجلداتی که می‌گوئی از برای این خوب است که به آب محو شود.» [۵]

۲٫ وقتی حسین‌علی میرزا می‌گوید نوشته‌های میرزا یحیی صبح ازل برای این خوب است که به آب محو شود، چرا خود برخی نوشته‌هایش را که آیات الهی می‌دانست، در شط می‌ریخت؟

۳٫ عباس افندی درباره آثار پدرش می‌گوید: «علما و فضلای ملل شرق در علم و فضل و دانایی و کمالات خارق‌العاده او شهادت داده‌اند.» [۶] اگر چنین است چرا به رغم این شهادت، حسین‌علی نوری می‌گوید: «علمای شیعه طراً برمنابر به سبّ و لعن حق مشغول.» [۷]

۴٫ آیا بهائیت نشان می‌دهد کدام یک از علما و بزرگان ادب، علم، فلسفه، عرفان و دین در ملل اسلامی بوده است که کتب حسین‌علی میرزا را، آثاری بزرگ تلقی کرده است؟


پانویس

[۱]. الانفال / ۷٫
[۲]. البقره / ۲۳٫
[۳]. مفاوضات، ص۲۷٫
[۴]. حسینعلی نوری، مبین، ص۲۶۲٫
[۵]. همان، ص۲۶۲٫
[۶]. مکاتیب، ج۳، ص۲۴۷٫
[۷]. اشراقات، ص۱۴۲٫

برگرفته از : کتاب در جستجوی حقیقت، علیرضا روزبهانی بروجردی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن