پرسش و پاسخ

تفاوت بهائیت با ادیان آسمانی

سوال
آیا ادیان آسمانی(الهی) خصوصاً اسلام از نظر فرقه بهائیت مورد تأیید است؟
پاسخ

بنا به نقل بهائیان آئین بهائی در سال(۱۲۶۰ هـ ) در ایران با ظهور شخصی به نام سید علی محمد شیرازی تأسیس گردید او از خانواده ای تاجر پیشه بود که در ۲۵ سالگی خود را نماینده خداوند بر روی زمین خواند که موظف است مردم را برای ظهور عدل خداوندی و آمدن آن موعود اماده سازد.[۱] بهائیان قائل اند که«او از جمله پیامبران مقدسه الهیه محسوب می شود که به اراده خداوند متعال بعد از حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مبعوث گشت و اهل عالم را به دینی جدید دعوت نمود.» لذا برای«باب» دو مقام قائل می باشند. الف ـ پیامبری مستقل و صاحب کتاب. ب ـ مبشر به ظهور بهاءالله.»[۲]

تا اینجا معلوم می شود که بهائیان خواسته یا ناخواسته به وجود شریعت ها و ادیان الهی اعتراف دارند. از طرفی هم اعتراف دارند که هر پیامبری باید مبشر پیامبر بعدی خود باشد که این از جمله وظایف هر پیامبری است. و هر دینی دین قبلی را کاملتر نموده مؤید دین قبلی نیز می باشد چون اگر آنرا قبول نکند. بشارت به آمدن پیامبر بعدی منتفی خواهد شد و لذا یکی از ادله اثباتی خود را از دست خواهد داد. پس اجباراً باید دین قبلی را صد در صد قبول کنند. و دین قبلی دین اسلام است و اتفاقاً قبول هم دارند که می گویند، بعد از حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ » ظهور پیامبر جدید پدید آمد[۳]و اومبشر است.[۴] سؤال اساسی اینجا طرح می شود که چگونه او پیامبری مستقل می تواند باشد با توجه به اینکه می گویند:«او از جمله انبیای اولوالعزم و صاحب وحی الهی است و مانند بقیه انبیای الهی اولوالعزم با دین و کتاب جدید آمد است»[۵] در حالی که قرآن و دین اسلام انبیای دارای کتاب و دین مستقل که اولوالعزم باشند را پنج نفر می داند[۶] ولی نامی از«باب» در آن نیست و همین دین اسلام و قرآن در هیچ کجا وعده آمدن پیامبری به نام باب یا بهاءالله نداده است؟! چگونه ادعای پیامبری دارید با اینکه هیچ مؤیدی از دین قبلی نداشته و ندارید؟

بهائیان می گویند: «میرزا حسینعلی نوری معروف به«بهاءالله» یکی از پیامبران الهی می باشد که در نهایت بندگی اهل عالم را به سوی خدا یکتا و پروردگار بی همتا دعوت می نماید.»[۷]حال این فکر به نظر می رسد که آ‌یا بهائیت یا دین
جدید است و یا در ادامه همان دین باب و بابی گرای است؟! اگر دین جدید است چگونه شما هنوز از باب یا قداست و به عنوان پیامبری که دینش نسخ نشده و هنوز مورد احترام است برخورد  می کنید؟ اگر هم نسخ شده و قداست ندارد و چرا اعلام نمی کنید و نکردید؟! مضافاً به اینکه شما سخنان باب را که مبشّر است صد در صد قبول دارید. پس چرا سخنان اسلام و پیامبر آن را که دین قبلی است و مدعی هستید که به آمدن بهاء الله وعده داده قبول ندارید؟! و عمل نمی کنید؟! چون اگر قبول داشتید. آیاتی که خاتمیت دین اسلام را و اعلام دین حقیقی که همان اسلام است نزد خداوند را رها نمی کردید و به بعضی امور دیگر که خواسته بیگانگان است تن دهید و سخنان شاخص و اختلاف انگیز را ساز کنید![۸] بنابراین بهائیان چاره ای ندارند جز اعتراف به وجود ادیان الهی سابق و به وجود پیامبران آنان حال اگر براساس منافع شخصی به آن گردن نمی نهند که نمی نهند، سخن دیگری است که در جای دیگر باید بحث شود. اینجا بد نیست به یکی دو مورد از سخنان اعتراف آمیز آنان به حقیقت این اسلام و پیامبر آن اشاره شود.
«باب» می گوید:«این شریعت مقدسه(اسلام) نسخ نخواهد شد بلکه حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام  محمد حرام است تا روز قیامت.»[۹] و حتی  حسینعلی نوری هم اعتراف می کند:«که رسالت به حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ختم گردید و مقام من رسالت و نبوت نبوده و نخواهد بود.»[۱۰]

خلاصه اینان در بحث نظری که می شود برای اثبات خود هم که شده اعتراف به ادیان قبلی و دین اسلام خصوصاً دارند ولی وقتی سخن از التزام عملی می شود به دلیل دست کشیدن از ادعاء سعی در توجیه و با تأویل های وحشتناک می نمایند و اساساً اینان خود را در سطح جهان به نام اسلام طرح و تبلیغ می کنند و به عبارتی زیر پوشش و چتر اسلام موجودیت خود را بیان می دارند. پس آنان نه تنها دین اسلام و پیامبر که ادیان و شریعت های قبلی را نیز قبول دارند منتهی بحث منافع که می ‌آید نخست توجیه می کنند که عدم قبولی آنان زمینه ادعای پیامبری و دین جدیدشان را بیشتر به مخاطره می فکند.

پی نوشت ها:
[۱] . سایت آئین بهائی، WWW.bahai.com.
[۲] . همان.
[۳] . به کتاب کشف الحیل عبدالحسین آیتی. یکی از مبلغین مطرح آئین بهائی که از آنان جدا شده رجوع شود.
[۴] . به کتاب اعترافات فضل الله مهتدی(صبحی) رجوع شود.
[۵] . سایت بهائی، آئین جهانی، WWW.bahai.com.
[۶] . شوری، ۱۳٫
[۷] . آل عمران، ۱۹٫
[۸] . به سایت چرا مسلمان شدم WWW.raofi.com.
[۹] . رجوع شود به صحیفه عدلیه. علی محمد باب. ص ۵، سایت بهائیت اُرگ.
[۱۰] . به رحیق مختوم، ج ۱، ذیل ترجمه آیه ۴۰ سوره احزاب، ص ۷۸، و به کتاب قاموس توقیع، اول، ص ۱۱۴، رجوع شود و به سایت WWW.baheyat.org.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن