مقالات

بیت العدل و تبلیغ تبشیری(۵)

بیت العدل و تبلیغ تبشیری(۵)
تشکیلات اگر اینگونه می بود باید سعدى علیه الرحمه را با شعار ” بنى آدم اعضاى یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند” که ششصد سال قبل از بهاءالله گفته است ، بانى تمدن جدید بشری قلمداد نمود!
بی اطلاعى بیت العدل مصون ازخطا از واژه “لا شرقیه ولاغربیه” و تقلید ناشیانه از شعارهاى مسلمین براى پز دادن و ادعاى علمیت کردن در نثرهاى تصنعى ، خیلى دور از انتظار نبوده و نیست. جمعی که به اعتراف خودشان در حال یادگیرى هستند، با تقلید هاى کور، هر فضیلتى را می خواهند در توبره خود گرد آورند تا شاید مریدانى را محو خود کنند غافل از آنکه این مریدان، چندى بعد این سوى و آنسوى منشأ حرف ها را پیدا مى کنند و دست بیت العدل در مونتاژ ها رو می شود و از آنها فاصله مى گیرند و بر عمر تلف شده افسوس می خورند. این که تمدن جدید بشرى را مدیون شعار بدیع (!)وحدت عالم انسانى بهاءالله معرفى کنند، اظهار جهل از سوى کسانى است که خود را اعظم و مصون از خطا و ملهم به الهامات الاهى می شمرند!
اگر اسلام خود را “لاشرقیه و لا غربیه ” مى خواند چون تعالیمش بشری نیست و الاهى است و نه رنگ شرقی دارد و نه غربى چون وحیانى است.( أللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَکَهٍ زَیْتُونِهٍ لَّا شَرْقِیَّهٍ وَ لَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ سوره نور ؛ آیه ٣۵)
تشبیه تمدن باصطلاح بهائى(!) که مى گوید ما در فرایند یادگیرى در انظمه جهانى هستیم و بتدریج راه حل هایى بشرى پیدا می کنیم و توسط نه نفر محتمل الخطاى مصون از خطا(!)به چیزهایی مى رسیم (چنانکه براى همجنس گرائی و ازدواج فامیلى به راه حل رسیدیم و ارائه فرمودیم و جوازش را صادر نمودیم) به امور وحیانى اسلام با عبارت “لاشرقیه ولاغربیه ” ، چه مستندى دارد؟!
اگر می شود بهائیت با چند شعار وحدت عالم انسانى و صلح عمومى و … تمدن بسازد، همه مصلحان بشرى که از این ردیف سخنان گفته اند که فضل تقدم دارند! فرهنگ و ادبیات ما ایرانیان هزاران مرتبه کامل تر از این سخنان را به شعر و نثر در خود جاى نداده است ؟! از سعدی علیه الرحمه که شعر بنى آدم او – که بشریت را همچون اعضاى یک بدن ، متاثر از یکدگر توصیف نموده است – و بر سر در سازمان ملل نصب است به عنوان نمونه پیشتر نام برده شد علاوه بر انبوه آیات و روایات اسلامى که در این زمینه متواتر است…
این چه داعیه گزافى است که بیت العدل اصرار دارد بهائیان را برانگیزد تا این نوع تمدن سازی را براى ما ایرانیان تبیین کنند و همسایگان و دوستان و آشنایان وبستگان را تبلیغ نمایند؟! اروپائیان ، یا بهتر بگوئیم شرق و غرب با تمدن بشرى خود ، به بن بست رسیده اند باز بیت العدل می خواهد انسانها از همان سوراخى که گزیده شدند، دوباره گزیده شوند؟ آزموده را آزمودن خطاست.
توجه فرمایید چگونه و با عبارات برانگیزاننده اى بهائیان را براى تبلیغ ما ایرانیان در پیام نوروزى بسیج می نمایند:
“خوشا به حال شما برگزیدگان حضرت کبریا که به نور ایمان منوّرید، به خلق و خوی رحمانی مزیّنید، در ایجاد این تقلیب روحانی کوشایید، و در راه کمک به تأسیس مدنیّتِ لاشرقیّه و لاغربیّۀ الهیّه از هیچ‌گونه فداکاری و از جان‌گذشتگی دریغ ندارید. ”
این هم پیام ١٢ اسفند٩١:
“مشغله ذهنى جامعه بهائیت این است که چگونه می تواند به فرایند تمدن سازی کمک کند…جامعه بهائی یک فرایند یادگیرى درازمدت را که لازمه این مشروع عظیم است با جدیت دنبال می کند…مسیر کلی این فرایند یادگیری از طریق یک سلسله نقشه هاى جهانى هدایت مى شود که جهت و چارچوب آن را بیت العدل اعظم تعیین می کند… الهام بخش اقدامات بهائیان بینشی از اجتماع است که حضرت بهاءالله یک قرن و نیم پیش در یکى از الواح خود به آن اشاره فرموده عالم بشری را به هیکل انسان تشبیه می نمایند…”!
بیت العدل و آینده

محور دیگر در پیام ١٢ اسفند ٩١ ترسیم آینده بشریت توسط بیت العدل است. توضیح اینکه یکصد و هفتاد سال قبل که بهائیت با پیشینه بابیت، اصل بنیادین مهدویت را به سخره نشست و اعلام کرد آن جوان شیرازی همان مهدی موعود است ، در پاسخ اینکه اگر او مهدى است پس استقرار عدالت در زمین و پایان جنگها و نزاع ها و نابرابرى ها و نیز وعده هائی که بوجود او محقق خواهد شد و ایجاد آینده روشنى که به ظهورش نوید داده شده کجاست، مجبور شد دست به دامن توجیهاتى براى این موضوع شود و اعلام نماید که صبرکنید این وعده ها بدست خود بشر کم کم محقق می شود!
در طول حدودیکصد و شصت سال پس از مرگ آن جوان شیرازی که بهائیت او را همان مهدى موعود و نقطه اولاى آئین خود شمرد و مقبره اش را در اسرائیل زیارتگاه بهائیان جهان قرارداد، نه تنها وضع جهان بهتر نشد که دائما وضع بشریت نابسامان تر شد :
وقوع دو جنگ جهانى خانمانسوز، جنگهاى محلى و کشورى و منطقه اى، کاربرد سلاح هاى کشتارجمعى و بمب اتمى و شیمیائی -که ملیىونها انسان را به خاک و خون کشید،-ازدیاد فقر و گرسنگى و تبعیض و نابرابرى و برده داری مدرن و فریب و تجاوز به حقوق انسانها، لشگر کشی و اشغال کشورها به بهانه هاى واهى، تخریب محیط زیست و رواج فریب وبازى با کلماتى همچون حقوق بشر و صلح و آزادى و برخوردهاى دوگانه با قوانین باصطلاح جهانى، استفاده ابزاری از سازمان ملل و شوراى امنیت و شوراى حقوق بشر، حاکمیت بانکدارها و کارتل ها و تراست ها که فریاد اعتراض و تظاهرات هرروزه مردم و جنبش نود ونه درصدى را رقم زده است که مصداق کامل “ظهر الفساد فى البرّ والبحر” است، منکران مهدویت را با چالش هر روزه مواجه ساخت که هرروزه باید اصلاح را به آینده وظهور تدریجى موکول نمایند!
بیت العدل نیز که وارث رهبرى این آئین است از ابتداى کار دائما در بوق آینده دمیده و در همه پیام هاى کوچک و بزرگ خود از جمله پیام اسفند ماه نوید داده که عجله نکنید اوضاع با مساعى ما و شما و بشریت زیر نظر بیت العدل بهبود خواهد یافت !
ستیز با آئین الهى و وعده تاریخی حق در قرآن کریم براى ظهور اراده خدا دراستقرار عدل توسط بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه، منکران مهدویت را رسوا نمود و به چوپانان دروغگوئی بدل ساخت که هرروز براى ادامه حیات خود باید دروغ دیگرى ساز کنند!
این ها همه شاهدى است که استقرارعدالت موعود، وراثت زمین به مستضعفان،امامت صالحان و پاکان ، استخلاف اولیاء الاهى، تبدیل دوران بیم به امن، تمکین دیانت مورد رضاى الاهى به جاى آئین هاى دروغین، و اعتلاى پرچم توحید و یگانگى، فقط بدست همان منجى جهانى است که کتابهاى الاهى پیشین نویدش را داده بودند و قرآن کریم نیزتصریح نموده که قوله تعالی: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ) (النور:۵۵)
بیت العدل از یکسو در همین پیام اعتراف نموده که “حل بحران فزاینده محیط زیست و وخامت اوضاع خانواده و نقض مداوم حقوق زنان و کودکان و تداوم استبداد و تمرکز ثروت در دست گروهى کوچک که از بنیاد به غلط طرحریزى شده مستلزم تغییرى بنیادین در تارو پود اجتماع است” اما در همان صفحه نتیجه مى گیرد که بفرموده عبدالبهاء ، این امور متدرّجا حاصل خواهدشد!
هم وحدت نژاد،(!) هم وحدت وطن (!)هم وحدت در امور عظیمه(!) وهم وحدت در سیاست (!)، متدرجا و به مرور مطابق پیش بینى بهائیت شکل خواهدگرفت!(روشنفکران جهان باید جمع شوند و تبیین کنند وحدت نژاد و وطن، هم به مرور ایجادشدنى است!)
دقت فرمایید به عین عبارت در پیام ١٢ اسفند٩١:
“اتحاد و یگانگى به فرموده حضرت عبدالبهاء در عرصه هاى مختلف حیات بشرى، متدرّجا حاصل خواهدشد.
وحدت سیاست، وحدت در آراء عظیمه، وحدت نژاد، وحدت وطن با تحقق این امور ساختارهاى لازم در دنیائی برخوردار از اتحاد سیاسى… به مرور شکل خواهد گرفت”!
با شکست طرح های موسسه روحی که به جای روش های سنتی تبلیغ تهاجمی بهائیت( همچون بیوت تبلیغی که برای بهایی کردن افراد تشکیل می شد) می خواست از طریق بحث های کلی مثل وحدت و صلح و تساوی و…افراد زیادی راسمپات بهائیت کند تا بتوانند جمعیت بهائیان را در پایان برنامه بیست ساله در ۲۰۲۱ بسیار زیاد نشان دهند اما نتایج عکس ببار آورد، به این نتیجه رسیدند که باز تبلیغ مستقیم تبشیری و تهاجمی را مثل سابق زنده کنند و نتیجه اش اصرار بر این نوع تبلیغ همسایه و دوست و آشنایان و بستگان باشد که در پیام اسفند و نوروزی آمده است…
تلاش بیت العدل براى رفع تناقض از تبلیغ تهاجمى

در یکی از پیام هاى بیت العدل تلاش شده که به نوعى تناقض بین تشویق به تبلیغ بهائیت که دائما از سوی بیت العدل اعمال می شود و تلاش برای تغییر نگرش و تغییر دین فرق گذاشته شود. زیرا بهائیان متهمند که با دستور العمل هاى متعدد بیت العدل مجبور به تبلیغ تهاجمی در هر کشوری هستند و این یعنى تلاش برای تغییر دین افراد و در نتیجه جنجال با نخانواده ها و همشهریان و اولیای دینى کشور و در نتیجه صدمه زدن به وحدت ملى.
به متن توجه فرمایید:
” صحیح است که حضرت بهاءالله ، وظیفۀ تبلیغ أمر مبارک را به عهدۀ کلّیۀ آحاد بهائیان گذاشته اند ؛ أمّا در عین حال ، ما از دعوت دیگران به ترک عقیدۀ خود ممنوعیم؛ لهذا بسیار حائز أهمّیّت است که کلّیۀ أحبّاء ، تفاوت بین تبلیغ و دعوت دیگران به ترک عقیدۀ خود را درک کنند. بین این دو تفاوت بارزی وجود دارد و در بعضی ممالک که تبلیغ دین ، مجاز ؛ أمّا دعوت دیگران به ترک عقیدۀ خود ممنوع می باشد تفاوت مزبور در قوانین آن سرزمین ، بیان گردیده است . دعوت دیگران به ترک عقیدۀ خودبه وارد کردن فشار بی مورد بر نفس دیگر برای تغییر دادن دین خود است . همچنین از آن چنین استنباط می شود که به عنوان کردن تهدیدها یا وعدۀ منافع و مزایای مادّی برای ترغیب فرد موردنظر به تغییر دین خود دلالت دارد . در بعضی ممالک ، علی رغم تمام أمور مفیدی که مدارس و بیمارستان های میسیونری انجام می دهند ، أولیاء حکومت محلّی با سوء ظنّ و حتّی تنفّر به آنها نگاه می کنند ؛ زیرا انگیزه و مشوّق مادّی برای تغییر دین و از این رو ابزار دعوت به دین خود تلّقی می شوند . … ”
( بیت العدل أعظم ، ۳ ژانویه ۱۹۸۲ ، خطاب به یکی از بهائیان )

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن