مقالچه

دستبرد در حدیث زوراء

دستبرددرحدیث زوراء

حسین علی بها در صفحه ی ۱۵۰ و ۱۵۱ ایقان، چاپ اول و صفحات ۲۰۷ و ۲۰۸ ایقان ۲۱۶ صفحه ای و صفحه ی ۱۹۱ ایقان ۱۹۹ صفحه ای می نویسد: «و فی روضه الکافی عن معاویه بن وهب عن ابی عبدالله علیه السلام قال: اتعرف الزوراء؟ قلت جعلت فداک یقولون انها بغداد. قال: لا. ثم قال دخلت الری؟ قلت: نعم. قال: اتیت سوق الدواب؟ قلت: نعم، قال رأیت جبل الاسود عن یمین الطریق، تک الزوراء یقتل فیها ثمانون رجلا من ولد فلان کلهم یصلح الخلافه، قلت: من یقتلهم؟ قال: یقتلهم اولاد العجم». این است حکم و امر اصحاب آن حضرت که قبل از بیان فرموده اند و حال ملاحظه می فرمایید که «زوراء» موافق این روایت، ارض ری است، و این اصحاب را در آن مکان به بدترین عذاب به قتل رساندند و جمیع این وجودات قدس را عجم، شهید نموده چنانچه در حدیث مذکور است و شنیده اید و بر همه ی عالم واضح مبرهن است. حال چرا این خراطین ارض در این احادیث که جمیع آن به مانند شمس در وسط سماء ظاهر شد تفکر نمی کنند.

نقل اصل حدیث و جواب آنها: این حدیث را جلد ۸ کافی به نام روضه ی کافی در صفحه ی ۱۷۷ به عنوان حدیث ۱۹۸ و صفحه ی ۱۲۰ جز ء چهارم وافی به نقل از کافی. و بعضی از کتب دیگر نیز آورده اند که مستند حسینعلی بها، همان روضه ی کافی است. اصل حدیث را از اول تا آخر می آوریم تا محققین تطبیق نموده و سیه روی کنند کسی را که دروغ گفته است. اینک کل حدیث از کافی: «سهل بن زیاد، عن بکر بن صالح، عن محمد بن سنان، عن معاویه بن وهب قال: تمثل ابوعبدالله علیه السلام ببیت شعر لابن ابی عقب: و ینحر بالزوراء منهم لدی الضحی ثمانون الفا مثل ما تنحر البدن و روی غیره: البزل. ثم قال لی: تعرف الزوراء؟ قال قلت: جعلت فداک، یقولون انها بغداد. قال: لا. ثم قال علیه السلام: دخلت الری؟ قلت: نعم قال: أتیت سوق الدواب؟ قلت: نعم. قال: رأیت الجبل الأسود عن یمین الطریق؟ تلک الزوراء یقتل فیها ثمانون الفا منهم ثمانون رجلا من ولد فلان، کلهم یصلح للخلافه. قلت: و من یقتلهم جعلت فداک؟ قال: یقتلهم اولاد العجم». این بود اصل روایت. در بعضی از نسخ کافی، جمله ی «ثمانون رجلا» وجود ندارد ولی ما پذیرفتیم. شاید این جمله ساقط شده باشد و ولی «ثمانون الفا» در تمام نسخ، موجود است. امام در صدر حدیث برای این قضیه تمثل به شعر «ابن ابی عقب» جسته که در آن ثمانون الفا وجود دارد. اینک ترجمه ی حدیث: «معاویه بن وهب می گوید: تمثل جست حضرت اباعبدالله علیه السلام (امام صادق علیه السلام) به بیت شعری از ابن ابی عقب و معنای شعر این است: نحر می شوند در زوراء، وقت ظهر از آنان هشتاد هزار نفر مانند نحر شترهای قوی هیکل. سپس حضرت فرمود: زوراء را می شناسی؟ عرض کردم: فدایت شوم می گویند زوراء، بغداد است. فرمود: نه چنین نیست. پس فرمود: داخل زمین ری شده ای؟ گفتم: بلی. فرمود: داخل بازار مال فروشان شده ای؟ گفتم: بلی. فرمود: از طرف راست طریق کوه سیاه را دیده ای؟ همان زوراء است.در آنجا هشتاد هزار نفر کشته می شوند که هشتاد نفر از آنها از اولاد فلانند که همه ی آنها قابل خلافتند. (مراد خلافت های الهیه نیست بلکه خلافت های متعارفه ی بین خود مردم است). عرض کردم: چه کسانی آنها را می کشند؟ فرمود: اولاد عجم».
حالا احتمال می رود «ابن ابی عقب» این قضیه را از یکی از ائمه ی قبل شنیده و در این بیت به صورت شعر آورده است و امام صادق علیه السلام آن را پسندیده؛ لذا در این موقع در ابتدا برای معاویه بن وهب به شعر او تمثل جسته و سپس این گفتگو را به میان آورده است.
اینک عنایت فرمایید، حسینعلی بها برای استدلال خود که راه گریزی داشته باشد، اول حدیث را حذف کرده و تمثل امام به شعر را نیاورده، تا اینکه ۸۰ نفر خود را درست کند و ذیل حدیث را تحریف کرده و هشتاد هزار نفر را در نقل خود اسقاط نموده است؛ زیرا می دانسته که در هیچ جایی از کره ی زمین ۸۰ هزار بابی کشته نشده و باز تغافل نموده که در حدیث دارد آن هشتاد نفر «من ولد فلان» بوده اند؛ یعنی از یک نفر یا از یک قبیله بوده اند و اگر بابی هایی هم در یک جا کشته داده باشند همگی با هم از یک قبیله و یک شخص نبوده اند.
مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی می نویسد: منصفانه توجه فرمایید بعد از این تصرفات جناب بها هم، کجای این حدیث دلالت و شهادتی دارد بر اینکه این ماجرا و قتل در زمان ظهور موعود منتظر است و این مقتولین از اصحاب آن حضرتند؛ تا اینکه اگر با کشتگان بابی ها تطبیق نمود شهادت بر صدق آنان و صدق باب گردد؟ تعجب در این است که بعد از نقل این لاطائلات، جناب بها حملات خود را به عنوان خراطین ارض و غیره می نماید و های و هو و جنجال راه می اندازد.(۱)

  • محمد مردانی، یک شب جمعه در ساری، ناشر: سپهر آذین، چاپ: دوم، چاپ: زمستان ۱۳۸۴،

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن