پرسش و پاسخ

وجه اشتراک بهائیت با اسماعیلیه

سوال
میان اسماعیلی مذهب ها با بهائیان چه وجه اشتراکی وجود دارد؟
پاسخ

برای روشن شدن مطلب باید نگاهی کوتاه داشته باشیم به پیدایش فرقه اسماعیلیه و فرقه بهائیت تا معلوم گردد چه وجه اشتراکی با هم دیگر دارند؟

پیدایش فرقه اسماعیلیه:

فرقه اسماعیلیه نام فرقه هایی است که بعد از امام ششم حضرت جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ به امامت فرزندش اسماعیل که پنج سال پیش از شهادت امام صادق ـ علیه السّلام ـ از دنیا رفته بود یا به امامت فرزندش محمد بن اسماعیل اعتقاد دارند و معتقدند امامت بعد از محمد به اولاد او تا آخر زمان منتقل می شود. اسماعیلیه در قرن سوم هجری قیام کرده و اولین دولت اسماعیلی را به رهبری عبیدالله ملقب به المهدی بالله که با چهار نسل به اسماعیل می رسید تشکیل دادند و در دیار مغرب و مصر دولت فاطمیان مصر را تشکیل داده و چهارده نفر از اولاد وی به مدت ۲۷۴ سال حکومت کردند.[۱] انشعاب در فرقه اسماعیلیه: المستنصر دو پسر به نام های نزار پسر بزرگ و مستعلی پسر کوچک داشت که نزار را به عنوان جانشین معرفی کرد، ولی بعد او را عزل کرده و برادرش مستعلی را جانشین خود کرد در نتیجه بعد از مرگ او بین دو برادر اختلاف شد که اسماعیلیه عراق و ایران نزار را امام دانسته و اسماعیلیه شام، مصر، آفریقا مستعلی را قبول کردند؛ بنابراین اسماعیلیه به دو فرقه تقسیم شدند:
۱٫ نزاریه: حسن صباح که اهل ری بود در زمان المستنصر به مذهب اسماعیلیه در آمد و به اصفهان رفته و از آنجا به آذربایجان و شام و در سال ۴۷۱ هجری به مصر رفت و مذهب نزاریه را تبلیغ کرد. بعد از کشته شدن نزار، فرزندش به الموت برده شد و به وسیله حسن صباح که از مصر به ایران برگشته بود مردم را به سوی او دعوت کردند. حسن صباح در ۴۸۷ قمری به قلعه الموت که در نزدیکی رودبار قزوین است دست یافت و در ۵۱۸ درگذشت. سپس شاگرد او کیا بزرگ امید رودباری امام شد و پس از او حسن ملقب به علی ذکره سلام دعوی امامت کرد و سپس علاء الدین محمد از نوادگان او در سال ۶۱۸ خود را امام خواند و در ۶۵۳ کشته شد. سپس رکن الدین جانشین او شد که در زمان او و هلاکوی مغول، الموت را ویران کرده و خاندان نزاریه را در ۶۵۴ برانداخت.[۲] امروزه فرقه نزاریه به آغاخانیه معروف است که به آغاخان محلاتی منسوب است از نسل رکن الدین خورشاه، جدّ این خاندان یعنی آغاخانی سید ابوالحسن از سادات اسماعیلیه است که از آغاز دولت زندیه تا زمان آقا محمد خان قاجار حکومت کرمان را داشت که پس از مرگش پسر او شاه خلیل دعوی امامت کرد و سپس پسرش حسنعلی خان ملقب به آقاخان ملقب به آقاخان در زمان فتحعلی شاه قاجار به امامت رسید (فرقه نزاریه از این به بعد به آقاخانیه معروف شدند) پس از مرگ آغاجان در بمبئی هند، پسرش آقا علی شاه حسینی امام شد و پس از پسر هفت ساله اش سلطان محمد شاه ملقب به آقاخان سوم امام شد و از دولت انگلستان لقب «سِر» (Sir) گرفت و رهبری اسماعیلیان هند، ایران، آسیای مرکزی، سوریه و شرق آسیا را به دست گرفت و بعد به ریاست کنگره مسلمانان هند برگزیده شد و در سال ۱۳۲۷ شمسی از شاه ایران تقاضای تابعیت کرد و شاه به او لقب «حضرت والا» را داد و در سال ۱۹۵۷ میلادی در ژنو درگذشت. (ایشان نماینده هند در سازمان ملل در ژنو بود) و پس از نواده اش پرنس کریم خان پسر علی خان در ۲۱ سالگی در سال ۱۳۳۶ شمسی به امامت و پیشوائی طایفه اسماعیلیه آقاخانیه برگزیده شد.[۳] ۲٫ مستعلیه: پسر دیگر مستنصر مستعلی بود که جانشین پدر شد و پیروانش در یمن و هند بودند و امروزه به «بُهره» معروفند گویند بهره ها اسماعیلیانی هستند که از بلاد عرب و مصر و یمن به هندوستان رفته و اولین پیشوای ایشان عبدالله یمنی بود پس از او در قرن ۶ هجری محمد علی امام شد تا این که در قرن ۱۰ هجری یوسف بن سلیمان امام شد و پس از او داود بن عجب شاه و پس از او در سال ۱۵۸۸ میلادی داود بن قطب پیشوا شد ولی «بُهره» یمن او را قبول نکرد و کسی را به نام سلیمان جانشین داود بن عجب شاه دانستند به این فرقه سلیمانیه هم گفته می شود.[۴]

پیدایش بهائیت:

با توجه به این که پیدایش بهائیت طولانی تر از آن است که در این مختصر نوشته شود، اشاره ای خیلی کوتاه و فقط برای روشن شدن جواب پرسشگر (ارتباط داشتن یا نداشتن اسماعیلیه به بهائیت) به این فرقه می کنیم:
در سال ۱۲۵۷ هجری قمری شخصی به نام سید علی محمد شیرازی ادعا کرد که ذکر امام زمان ـ علیه السّلام ـ و  باب آن حضرت است و از طرف آن حضرت عهده دار ارشاد جهانیان شده است. اما طولی نکشید ادعای مهدویت نمود و سپس خود را پیامبری از سوی خدا خواند و در آخر ادعای خدایی نمود، قرآن و برنامه های اسلامی را به گمان خودش نسخ کرد و کتابی به نام بیان بر مردم نازل کرد که در اثر واکنش علمای شیعه و مردم بالاخره در سال ۱۲۶۶ در تبریز کشته شد و میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاء الله ادعای جانشینی او را نمود و پس از میرزا حسینعلی پسرش عبدالبها جانشین او شد به همین علت به بهائیت مشهور گشتند، البته برادر حسینعلی میرزا یحیی صبح ازل هم ادعای جانشینی باب را داشت که در اثر اختلاف به دو فرق بهائی و ازلی تقسیم گشتند اما از آنجا که دولت انگلیس از پسر میرزا حسینعلی یعنی عبدالبها برای پیش برد اهداف استعماری خود، حمایت می کرد فرقه بهائیت بیشتر از ازلی رواج یافت.[۵] و برای همین است که به او نشان نایت هود (Knight Hood)  و لقب سِر (Sir) از دولت انگلیس اعطا شد.[۶]

با توجه به این که پیدایش فرقه اسماعیلیه در قرن دوم هجری بوده، ولی فرقه بهائیت در قرن ۱۳ هجری به وجود آمده است، روشن می گردد که فرقه اسماعیلیه هیچ ارتباطی با فرقه بهائیت ندارد چرا که فاصله زمانی حدود ۱۱ قرن می باشد. اما این که امروزه ارتباطی بین این دو فرقه وجود دارد یا نه؟ باید گفت که استعمار از هر دو فرقه برای پیشبرد اهدافش در کشورهای اسلامی استفاده می کند از فرقه اسماعیلیه با دادن لقب سِر (Sir) از طرف دولت انگلیس به آقاخان سوم و از بهائیت با دادن لقب نایت هود (Knight Hood) و لقب سِر (Sir) به سران این فرقه، بهره می برد. تا اگر مسلمانی به استکبار ستیزی برخاست بگویند آنچه شما از قرآن می فهمید ظاهر آن است و باطن آن را فقط اسماعیلیه می دانند و طبق آن باطنی آنها دارند هیچ کس حق اعتراضی به ما ندارد و یا بگویند قرآن و تمام احکام اسلامی با آمدن بهائیت نسخ شده پس مسلمانان باید طبق دین باب که بهاء الله جانشین او است با استعمارگران رفتار کنند و چون آن دین را خود استعمار به وجود آورده است هیچ وقت به ضرر خودشان تمام نمی شود.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱٫ دفتری، فرهاد؛ تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه: بدره ای، فریدون، تهران، نشر و پژوهش فروزان روز، دوم، ۱۳۷۶ شمسی.
۲٫ هاجسن، مارشال. گ. س؛ فرقه اسماعیلیه، ترجمه: بدره ای، فریدون، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، چهارم، ۱۳۷۸ شمسی.
۳٫ افراسیابی، بهرام؛ تاریخ جامع بهائیت، تهران، مهرفام، دهم، ۱۳۸۲ شمسی.
۴٫ زاهدانی، زاهد؛ بهائیت در ایران، با همکاری: سلامی، محمد علی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دوم، ۱۳۸۱ شمسی.

پی نوشت ها:
[۱] . مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی، ص ۴۷، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۵ ش؛ ر.ک: قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج ۲، ص ۲۱۰٫
[۲] . مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی، ص ۴۷، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۵ ش.
[۳] . همان، ص ۱ و ر.ک: الامین، شریف یحیی، فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، ص ۲۷۶، ترجمه: موحدی، محمدرضا، تهران، باز، اول، ۱۳۷۸ شمسی.
[۴] . مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی، ص ۱۰۸، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۵ ش؛
[۵] . حسینی طباطبایی، مصطفی، ماجرای باب و بهاء، ص ۴۵، تهران، انتشارات روزنه، دوم، ۱۳۷۹ ش؛ ر.ک: الامین، شریف یحیی، فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، ص ۶۹ و ۸۴، ترجمه: موحدی، محمد رضا، تهران، باز ، اول، ۱۳۷۸ ش و ر.ک: رائین، اسماعیل، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، ص ۱۷، بی جا، موسسه تحقیق رائین، بی تا.
[۶] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص ۳۲۳، تهران، مهرفام، دهم، ۱۳۸۲ ش و ر.ک: ربانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۳۴۱٫

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن