باب و بهاء و مخالفت آنها با علم و دانش
باب و بهاء و مخالفت آنها با علم و دانش
یکی از احکامی که در کتب بابیان و بهائیان به چشم میخورد دستور آنها به پرهیز از کسب علم و تدریس (غیر از بیان) میباشد. در این مکتب کسب علم و دانش روا نمیباشد و مردم حق الفت و انس با کتابهای گوناگون را ندارند. برای اثبات این ادعا نظر شما را به چند نمونه از دستورات بیان و اقدس جلب میکنیم.
«تدریس در کتابهای غیر از کتاب بیان روا نیست، و آن چه که اختراع شده به نام منطق و اصول و غیر آن دو، برای احدی از مومنان اذن داده نشده» [بیان،باب۱۰،واحد۴ص۱۳] .
و همچنین باب در بیان عربی در باب ۶ واحد ۶ ص ۲۴ میگوید:
«آنچه را که تاکنون نوشتهاید نابود کنید و حتما به کتاب بیان استدلال نمائید»
همچنین در باب نهی از جمعآوری کتب در کتاب بیان باب ۷ واحد ۱۱ ص ۵۵ میگوید: «در کتاب بیان از شما نهی میشود که مالک زیادتر از ۱۹ کتاب شوید و اگر بیش از ۱۹ کتاب داشتید، بر شما ۱۹ مثقال طلا (به عنوان کفاره) واجب میگردد، این حدی است در کتاب خدا، شاید پرهیزگار
گردید»
و همچنین بهاء در کتاب اقدس ص ۳۴ میگوید:
«سوال کردن درباره کتاب بیان بر شما حرام است…. تا آنچه را که مورد احتیاجتان است بپرسید نه آنچه را که مردم گذشته مذاکره کردهاند»
آنچه در کتب بیان و اقدس به آن دستور داده شده چیزی جز دور انداختن مردم از علم و دانش نیست و ثمری جز بیخبری و جهل و حماقت را در برندارد و طبق عقل و فطرت بشر دستوری نادرست میباشد.
اما جالب است بدانیم در تمام ادیان گذشته و در کتب آنها به تعلیم علم دستور داده شده است و مردم را از جهل و نادانی برحذر داشتهاند که به نمونهای از آنها اشاره میکنیم.
در دین مقدس اسلام کسب علم و دانش دارای ارزش و اهمیت خاصی میباشد تا آنجا که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «چرا از هر طایفهای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول خدا برای آموختن علم مهیا نباشند؟» [توبه/۱۲۲] .
و همچنین میفرماید «خدا آنهایی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که دانش داده شدهاند درجههای بالا میدهد و خدا به آنچه میکنید آگاه است [مجادله/۱۱] .
همچنین پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم فرمودند «دلی که در آن چیزی از حکمت نباشد مانند خانهای مخروبه است. پس دانش بیاموزید و بیاموزانید و فهمیدگی به دست آورید و نادان نمیرید زیرا خداوند عذر نان را نمیپذیرد». [میزان الحکمه،ج۸ص۳۹۴۳] .
و همچنین حضرت فرمودند: «خداوند و فرشتگان او و حتی مور در لانهاش و حتی ماهی در دریا، بر کسی که به مردم خیر و خوبی بیاموزد درود میفرستد.» [همان،ص۳۹۵۹] .
همچنین رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم فرمودند: «یک رکعت نماز عالم به خدا، بهتر از هزار رکعت نماز جاهل به خداست.» [همان،ص۲] .
همچنین امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: «علم بیاموزید که آموختن دانش حسنه است با دانش است که خداوند فرمانبری و پرستش میشود، با دانش است که خداوند شناخته و یگانگی او دانسته میشود با دانش است که پیوندهای خویشاوندی برقرار میماند، با دانش است که روا و ناروا شناخته میشود دانش پیشوای خرد است و خرد پیرو آن میباشد خداوند به نیکبختان دانش الهام میکند و شوربختان را از آن محروم میسازد» [همان،ص۳۹۳۷] .
این نمونهای از آیات و روایاتی بود که در دین مبین اسلام در باب علم و دانش بیان شده است. حال خود بنگرید آیا میشود پیرو مکتبی شد که صراحتا علم و کسب علم را رد کنند… آیا اینها قصدی جز غفلت و بیخبری مردم را دارند.
آیا غیر از این است که بواسطه جهل مردم، افرادی همچون باب و بهاء میتوانند ادعای خدائی و پیامبری و امامت کنند؟ آیا غیر از این است که کسب علم سبب رسوائی باب و بهاء میشود و پرده از روی باطن خبیث آنها برمیدارد؟ شما چگونه حکم میکنید؟؟؟