احکام و اعتقادات بهائیت

آیا احکام و اعتقادات بهائیت برگرفته از تورات یا قرآن کریم است یا تحریف شده است؟

اعتقادات و احکام در بهائیت با اعتقادات و احکام اسلامی تفاوت بسیاری دارد اگرچه شباهت هائی دارد که ناشی از اقتباس باب و بها از اسلام است.
احکام اسلامی بر مبنای فطرت سلیم انسان تنظیم شده کندو کاوی ساده در عقاید و احکام اسلامی اثبات میکند که هدف از آن تعالی روح انسان و حرکت در مسیر توحید است[۱] اما احکام بهائی نه تنها مردم را به سوی توحید و وحدانیت الهی سوق نمی دهد بلکه بیشتر در صدد اثبات مقام مظهریت و الوهیت بهاءالله است و دستوراتش به دستورات یک حزب سیاسی که تنها هدفی دنیائی را تعقیب میکند شبیه است
به طور مثال یکی از شعارهائی که بهائیت بسیار درباره آن تبلیغ میکند مسئله تساوی حقوق زن و مرد است با دقت در سایر دستورات و اندیشه های بابی و بهائی روشن میگردد که این تساوی ادعایی بیش نبوده و موارد متناقض متعددی در کتب آسمانی(!!) این فرقه وجود دارد. به طور مثال بهأالله اساساً اعتقادی به این تساوی نداشته و می گوید:
«هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شریکند ولی شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی حتّی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشگان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود»[۲]، در کتاب اقدس، فرزندان دختر به کلی از ارث محرومند چرا که در شرایط عادی زندگی انسانها مهم ترین سرمایه افراد را خانه مسکونی تشکیل میدهد و بها با این نحوه تقسیم ارث در واقع حکم به محرومیت دختر از میراث پدری کرده است او می گوید: «قرار دادیم خانه مسکونی و البسه خصوصی میت را برای اولاد ذکور و اولاد اناث و ورثه دیگر حق ندارند. به درستی که اوست عطا کننده فیاض».[۳] آنها حتی میان زنان شهری و روستایی بهائی نیز تبعیض قائل می شوند. چنانچه در کتاب بیان باب هفتم واحد ششم در نکاح آمده است:
«جایز نبودن مهر برای اهل شهر بیش از نود و پنج مثقال طلا و برای اهل ده بیش از نود و پنج مثقال نقره». و بهأالله نیز در کتاب اقدس، علاوه بر کاهش مهریه بر این تبعیض آشکار صحّه می گذارد: «تحقق پیدا نمی کند مصاهرت و ازدواج مگر با تعیین مهر به تحقیق تقدیر شده است از برای شهرها نوزده مثقال طلا و از برای دهات نوزده مثقال نقره».
و موارد دیگر ….و تمام این مطالب در حالی است که: «از جمله اساس بهأالله ترک تعصب وطنی و تعصب مذهبی و تعصب جنسی و تعصب سیاسی است».[۴] و در مکاتیب عبدالبهأ آمده: «ای احبّای الهی از رائحه تعصب جاهلانه و عداوت و بغض عامیانه و اوهام جنسیّه و وطنیه و دینیّه که به تمام مخالف دین الله و رضای الهی و سبب محرومی انسانی از مواهب رحمانی است بیزار شوید…».[۵] این حکم مترقی را هم ملاحظه بفرمائید:
«بر هر کس از پیروان باب واجب است که برای طلب اولاد ازدواج کند، اما اگر زن کسی باردار نشد حلال است برای حامله شدن او از یکی از برادران بابی خود یاری بگیرد! ولی نه از غیر بابی».[۶] ونیز «هر چیزی بهترین آن متعلق به نقطه (یعنی خود باب)و متوسط آن متعلق به حروف حیّ (هیجده تن یاران باب) بود و پست ترین آن برای بقیه مردم است».[۷] که این دستورات نیز حاکی از مساوات و عدالت اجتماعی شریعت باب می باشد!
اما علاوه بر شواهد تاریخی، احکام زیر نیز گوشه ای از تعصبات جاهلانه آنها به فرقه ضاله بهائیت را نشان می دهد:
«کن شعله النار علی اعدائی و کوثر البقأ لاحبائی؛[۸] بر دشمنانم شعله آتش باش و برای دوستانم کوثر بقأ (آب حیات باش)».
در آئین بهائیان از برخی اعمال زشت چون، زنا کردن به وسیله جزا دادن و واریز پول به بیت العدل جلوگیری می شود. چنانچه کتاب اقدس حد زانی و زانیه را چنین تعیین کرده:
«خدا حکم کرده است بر هر زانی و زانیه دیه مسلمه را به بیت العدل بدهد و آن نه مثقال طلاست!». البته برای بار دوم باید دو برابر جریمه دهند و واضح است که چنین جریمه ای تا کنون پرداخت نشده است[۹] و مشخص است که چنین جزایی در جلوگیری از اعمال قبیحه و تکرار آن چقدر مؤثر واقع می شود!بهائیان درحالی از تعدد زوجات منع شده اند که حداقل نام چهار همسر بهأ به همراه فرزندان او از این زنان در تاریخ ثبت شده است.
خالی از لطف نیست اگر بدانیم در بهائیت تقیه را به علت اینکه نوعی از دروغ محسوب میشود حرام است اشراق خاوری به نقل از شوقی می نویسد: «عقیده کتمان ننمایند و از تقیّه اجتناب بنمایند…»[۱۰] اما علی رغم این حرمت فضل اله مهتدی معروف به صبحی، کاتب وحی! بهائیان، می نویسد: موقعی بعضی از مطلعین شرقی و اروپائیان از (عبدالبهأ)… سؤال کردند که شما بهأاله را چه می دانید در جواب گفت: «ما بهأاله را اول مربی عالم انسانی می دانیم» و نیز اوقاتی که شوقی افندی به اروپا رفته بود در ضمن لوحی که اصل آن به خط این بنده است عبدالبهأ او را فرمود که با پروفسور برون (ادوارد براون) مستشرق انگلیسی وقت ملاقات سخن از امر بهائی به میان نیاورد و هر که بپرسد شما بهأاله را چه می دانید جواب می گوید که ما بهأاله را اول معلم اخلاق می دانیم؟»[۱۱] البته معلم اخلاقی کسی که جعفر کذاب، برادر امام حسن عسگری ـ علیه السلام ـ را صادق می داند[۱۲] باید هم بهأاله باشد.
از مطالبی که بیان گردید روشن می گردد که احکام و اعتقادات بهائیت نه از تورات برگرفته شده است و نه از قرآن و نه مسئله تحریف در آن مطرح است بلکه اموری است که خود باب و بهاء آن ها را به وجود آورده اند و به عنوان دین جدید مطرح کرده اند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ بابی گری و بهائی گری در ایران، محمدی اشتهاردی.
۲ـ بابی گری بهائی گری، یوسف فضائی.

پی نوشت ها:
[۱]. اگرچه به هیچ وجه منکر برداشتهای ناصحیح از قرآن کریم نبوده و نیستیم.
[۲]. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، ۱۵۱ بدیع ص ۲۸۸ به نقل از بدائع الآثار، ‌ج ۱، ص ۱۵۳٫
[۳] میرزا حسین علی نوری اقدس، بند ??
[۴]. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، ص ۳۶۶، به نقل از مجموعه خطابات.
[۵]. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، صص ۳۶۷-۳۶۶، به نقل از مکاتیب عبدالبهأ.
[۶]. بیان باب خامس عشر از واحد هشتم.
[۷]. بیان باب ۴ از واحد هشتم.
[۸]. بهأالله، لوح احمد.
[۹]. نورالدین چهاردهی، چگونه بهائیت پدید آمد، ص ۱۳۲٫
[۱۰]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام موسسه ملی مطبوعات امری ص ??۸٫
[۱۱]. مهتدی، فضل اله، خاطرات صبحی درباره بهائیگری، چاپ سوم، ۱۳۴۴، چاپخانه علمیه تبریز، ص ۱۳۳٫
[۱۲]. نورالدین چهاردهی، چگونه بهائیت پدید آمد، ص ۱۱۰، به نقل از کتاب مقام شعر در ادیان، تألیف روح اله مهراب خانی. مهراب خانی همچنین در ص ۵۷ کتاب می نویسد که بهأ زرتشت را پیغمبر بر حق می داند.